استاد فرشچیان: چهره امام رضا (ع) را دیدم و نقاشی کردم!
به گزارش یزد بلاگ، استاد فرشچیان می گوید: سال 59 برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم... آنجا برای طولانی مدت در هتل بودم و تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم. وقتی به قسمت های چهره مبارک امام رضا (ع) که رسیدم، به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم.
اگر علاقمند به دریافت بهترین خدمات تحصیل آمریکا هستید با ما همراه شوید، با مجری مستقیم ویزای تحصیلی آمریکا، با دریافت مشاوره رایگان از مجربترین تیم مهاجرتی آمریکا، بهترین مسیر را به سوی دانشگاه های آمریکا انتخاب کنید.
به گزارش گروه فرهنگی خبرنگاران، سیدعلیرضا ذاکری، طراح گرافیک و نقاش پیشکسوت در سالروز شهادت حضرت رضا (ع)، خاطره ای از مراسم افتتاح مرکز فرهنگی و انتشارات فرهنگسرا با حضور استاد محمود فرشچیان (سال 1375 در مشهد) نقل نموده است:
اواخر خردادماه سال 1375، یک روز آقای مرحوم مهدیزاده، که از دوستان و رییس انجمن خوشنویسان استان خراسان بود، به من گفتند عصر پنچشنبه در مراسمی تقریبا خصوصی استاد فرشچیان به همراه الهی قمشه ای حضور دارند، شما هم خواستید تشریف بیاورید! من آن ایام که 28 سن داشتم، می دانستم ملاقات با استاد فرشچیان چقدر مغتنم است و لذا بعدازظهر آن پنجشنبه با اشتیاق کامل برای دیدن استاد فرشچیان به ساختمانی در بلوار مدرس مشهد رفتم که مراسم در آنجا برگزار می شد.
آنجا با آقای مهدیزاده همراه بودم. در سالنی تعداد جایگاه چیده شده بود و استاد فرشچیان رفتند پشت تریبون! من از همان ابتدا در ذهنم بود دو پرسش از استاد فرشچیان داشته باشم. روی کاغذی کوچک دو سوالم را نوشتم و دادم که بدهند به استاد. آقای مهدیزاد آرام از من پرسیدند چیز بدی که ننوشتی؟! به ایشان اطمینان دادم که نگران نباشند. استاد وقتی کاغذ را گرفتند عینکشان را زدند و کاغذ را خواندند. بلافاصله پرسیدند این سوالات را چه کسی پرسیده؟ من که اواسط جمعیت بودم، گفتم من پرسیدم استاد. ایشان گفتند بیا اینجا! از جا بلند شدم. نگاه نگران آقای مهدیزاده را دیدم و لبخندی زدم و رفتم پشت تریبون نزد استاد. استاد سلام کردند و گفتند خودت را معرفی کن، چه کسی هستی و سوالات را خودت بخوان.
من آرامش کامل داشتم و نگران نبودم. گفتم فلانی هستم طراح و نقاش و دبیر هنری روزنامه قدس و سوالاتم را خواندم. سوالاتم این بود: استاد فرشچیان، همواره مرسوم بوده که میناتوریست ها در آثار خود چهره اهل بیت را با نور یا پوشیه نشان می دادند. شما چهره حضرت رضا علیه السلام را از کجا دیدید و در تابلوی ضامن آهو ترسیم کردید؟ سوال دوم هم این بود که چرا در آثار شما از موضوعات روز مثل دفاع مقدس کمتر دیده می گردد؟
استاد تشکر کردند و گفتند شما بفرمایید بنشینید. سپس گفتند: ببینید ایشان روزنامه نگار است و سوالی پرسیده و پاسخشان را می دهم و خدای نانموده قصد تعریف از خود ندارم. استاد با حالی خاص که کم کم می شد قطرات درشت اشک را دید که از گوشه چشم شان جاری می گردد، آغاز کردند و گفتند که سال 59 برای عمل قلب به آمریکا رفته بودم. دکتر ها اصرار داشتند که حتماً عمل قلب انجام دهم و چندین نوبت آزمایش گرفتند و من در این فواصل متوسل بودم به امام هشتم که آقا کمکم بفرمایین. در آخرین آزمایش قبل از عمل که باید انجام می شد، دکتر ها شگفت زده من را خواستند و گفتند که شما طی این مدت نزد کدام دکتر دیگر رفته ای و خود را مداوا کردی؟! هر چه به دکتر ها گفتم من جایی نرفتم، شما چه می گویید؟ آن ها باور نمی کردند و به من گفتند که قلب شما کامل سالم است و نیازی به عمل ندارد. شما درمان شده اید!
استاد با حال خاصی گفتند که به دکتر ها گفتم من نزد دکتر اصلی رفته ام! استاد با حال منقلب ادامه دادند که پس از این اتفاق در همانجا که برای طولانی مدت در هتل بودم، تصمیم گرفتم تابلوی ضامن آهو را بکشم. تابلو 6 ماه طول کشید. وقتی به قسمت های چهره مبارک حضرت امام رضا علیه السلام که رسید، به دلم افتاد که تمثال حضرت را بکشم؛ لذا متوسل شدم و همان شب در خواب صورت مبارک حضرت را دیدم و ایشان با مهربانی فرمودند من را ببین و بکش! استاد گفتند وقتی بیدار شدم، چیزی از چهره مبارک حضرت در ذهنم نمانده بود. مجدد متوسل شدم و باز هم در شب دوم حضرت تشریف آرودند و این اتفاق تا سه شب تکرار شد و این افتخار را داشتم که چهره حضرت را در نور بکشم. استاد تاکید کردند که حالت کمرنگ و نوری که در صورت حضرت در تابلو هست با رنگ و قلم مویی طراحی شده و از ابزار ایربراش استفاده نکردم!
استاد در مورد پرسش دومم هم گفتند که چند تابلو آماده انتشار دارند که رزمندگان را در آن آثار طراحی نموده اند.
منبع: خبرگزاری دانشجو