دنیا پس از کرونا نیازمند تغییرات بنیادین و اساسی است

به گزارش یزد بلاگ، خبرنگاران - گروه بین الملل - رضاعمویی: کرونا از سویی باعث شده تا گرایشات ناسیونالیستی و مرزهای ملی اهمیت ویژه تری بیابد و خودیاری(self-help) از مبانی و اصول اساسی رئالیسم است مورد توجه کشورها قرار گیرد. این خودیاری را در عدم همکاری مؤثر بعضی کشورها با یکدیگر در مقوله یاری های پزشکی و … شاهد هستیم.

دنیا پس از کرونا نیازمند تغییرات بنیادین و اساسی است

اگرچه کرونا باعث شده تا رویکرد رئالیستی و اصل خودیاری(self-help) مورد توجه کشورها قرار گیرد اما از سوی دیگر باعث شده تا ناکارآمدی رویکرد رئالیسم به امنیت که مبتنی بر امنیت دولتی (state security) است و اولویت را به امنیت نخبگان حاکم می دهد و موضوع امنیت را صرفاً نظامی می بیند، معین گردد. از سویی شیوع این ویروس نشان داد اقتصادهای میلیتاریستی هم تأمین کننده امنیت عموم مردم نیست و دولتها باید در دنیا پساکرونایی به مقوله امنیت انسانی (human security) توجه بیشتر نشان دهند و همپوشانی امنیت دولتی با امنیت انسانی بیشتر از قبل باشد تا بتوانند بقا داشته باشد.

خبرنگاران در تبادل نظر با پروفسور چارلز تالیافرو فیلسوف مطرح دین معاصر، به این موضوع پرداخته است که در ادامه به صورت مشروح این تبادل نظر آمده است.

چارلز تالیافرو استاد دانشگاه های آکسفورد، هاروارد، کلمبیا، پرینستون و نوتردام آمریکا بوده و در حال حاضر استاد فلسفه کالج سنت اولاف در مینه سوتای آمریکاست. او از فیلسوفان برجسته در عصر حاضر به شمار می آید و در این حوزه صاحب آثار ارزشمندی است. وی دانش آموخته دانشگاه براون و هاروارد بوده و عضو انجمن فیلسوفان آمریکا به شمار می آید .

* کرونا چه آثاری بر نظم دنیای کنونی خواهد داشت؟

خیلی زود است که در این مورد چیزی بدانیم، اما یک نتیجه احتمالی شرایط فعلی این است که بعد از این انزواگرایی ملی و تبعیض اجتماعی مردم بر اساس ثروت و نژاد سخت تر و دشوارتر خواهد شد. البته شواهدی در حال حاضر هست که نشان می دهد کرونا ویروس نیز به مانند بسیاری دیگر از فجایع و مصیبت ها، تأثیرات شدیدتر و مخرب تر بیشتری روی فقرا و محرومان می گذارد، البته شواهد بسیاری هم در سطح دنیا هست که نخبگان و قدرتمندان نیز در برابر این بحران آسیب پذیر هستند و بعضی از قدرتمندترین اشخاص از جمله نخست وزیر بریتانیا که زمانی قدرتمندترین امپراطوری در دنیا بود نیز الان از این موضوع آسیب دیده است.

پیامی که در میان همه شهروندان آمریکایی منتشر می گردد این است که همه ما با هم هستیم و اگر من نتوانم از خودم محافظت کنم، ممکن است که خطری برای دیگران باشم. عمیق ترین و امیدوارترین امید من این است که ما مردم روی این سیاره بدانیم که ما کمتر فردگرا و منزوی هستیم و در واقع زندگی ما به هم پیوسته و مرتبط است. شاید بعد از این خیلی از ما بیشتر به این درک برسیم که بدون یک تعهد بین المللی، ملی و جدی نسبت به ایجاد ثبات، همکاری عمومی و سلامت دنیای نمی توانیم عملکرد و کارکرد مناسب و خوبی داشته باشیم.

در عین حال به نظرم، تعهد خالی کارایی و و تأثیری نخواهد داشت، مگر اینکه واقعاً به مسئله تبعیض و نابرابری در مراقبت های بهداشتی و سلامتی توجه گردد. یک میلیاردر برجسته سفید پوست در نیویورک ممکن است که به آپارتمان لاکچری و خاص خود پناه ببرد، اما این انزواگرایی او باید همیشگی و دائمی باشد، مگر آنکه او به فقرا، بی خانمان ها و افراد فاقد شغل و درآمد نیز توجه کند.

* اگر بپذیریم نظم کنونی دنیای در بعضی عرصه ها متأثر از نئولیبرالیسم است و در بعضی عرصه ها رفتار کشورها بر اساس رویکرد رئالیستی است، کرونا چه خلاًهایی از این دو مکتب را آشکار ساخته است؟

شکل فعلی رئالیسم که راهنمای دولت ترامپ است، تحت فشار و نقدها بسیاری است، اما احتمالاً پیروز خواهد شد، مگر اینکه ترامپ در انتخابات آینده دوباره انتخاب نگردد. فقط یکی مثل ترامپ با گروه هایی مثل طالبان مذاکره و تبادل نظر می نماید، البته اگر این کار را به نفع آمریکا بداند.

او حتی ممکن است با بعضی همکاری های نسبی بین المللی همراه گردد، اگرفکر کند که از این طریق منافع آمریکا بهتر تأمین می گردد. اما به لحاظ نئولیبرالیسم از منظر دنیای، من بیشتر امیدوارم که بعد از این ما شاهد نوعی عملکرد اشتراکی بیشتر و درک و فهم بیشتر از این موضوع باشیم که عملکرد بهتر همه ما بستگی به همدیگر دارد.

* اگرچه کرونا باعث شده تا رویکرد رئالیستی و اصل خودیاری (self-help) مورد توجه کشورها قرار گیرد اما از سوی دیگر باعث شده تا ناکارآمدی رویکرد رئالیسم به امنیت که مبتنی بر امنیت دولتی (state security) است و اولویت را به امنیت نخبگان حاکم می دهد و موضوع امنیت را صرفاً نظامی می بیند، معین گردد. از سویی شیوع این ویروس نشان داد اقتصادهای میلیتاریستی هم تأمین کننده امنیت عموم مردم نیست و دولتها باید در دنیا پساکرونایی به مقوله امنیت انسانی (human security) توجه بیشتر نشان دهند و همپوشانی امنیت دولتی با امنیت انسانی بیشتر از قبل باشد تا بتوانند بقا داشته باشد. نظر شما در این خصوص چیست؟

این دقیقاً همان چیزی است که من به آن معتقدم و برای آن امید بسیاری دارم. تجربه تاریخی به ما نشان می دهد که چگونگی واکنش و پاسخ به اپیدمی ها به طور اساسی و بنیادین در طول زمان های مختلف، متفاوت است.

به عنوان یک استاد فلسفه، خیلی دردناک است که بدانیم در طول زندگی سقراط، شیوع طاعون در آتن منجر به هرج و مرج اجتماعی، شکست همکاری ها و به گفته توسیدید تاریخدان باعث تحقیر و تغییر معانی زبانی شد، مثلاً وقتی که مفاهیمی مانند وفاداری و شجاعت برای آنچه امروز ما بزدلی و خیانت می نامیم، استفاده شد. از طرف دیگر وقتی طاعون در قرن چهاردهم در اروپا با 80 میلیون مرگ روبه کاهش و زوال رفت، دوره ای را که ما رنسانس می نامیم، شکوفا شد.

* اگر معتقد باشیم، نظم دنیای پس از ویروس کرونا دچار تغییرات خواهد شد، آیا به نظر شما این تغییرات اساسی و مبنایی خواهد بود؟ چه مفاهیم و آموزه هایی دچار تغییرات بنیادی خواهد شد؟

به نظرم اغلب ما آن چیزی را که شما امنیت انسانی می نامید و آن را اولویت بندی می کنیم، ضروری است تا تغییرات بنیادین و اساسی دهیم. همین به تازگی قبل از اینکه با شما تبادل نظر کنم، باخبر شدم که یکی از دوستان که همسر یکی از هنرمندان در نیویورک بود، در اتاق بیمارستانی در این شهر در تنهایی فوت کرد. الان مدت هاست که هرکدام از ما احتمالاً کسی را می شناسیم که نتیجه آزمایش کرونای او مثبت شده است.

امیدوارم که نخبگان و قدرتمندان در جزیره قرنطینه کوتاه مدت خودشان به این درک برسند که اگر ما خواهان یک دنیا با ثبات هستیم که در آن شکوفایی زندگی انسانی پایدار و همیشگی باشد، دنیا باید تغییر کند.

پرشین بلاگ: پرشین بلاگ | سیستم وبلاگ های پرشین

دور زمین: دور زمین: سفر به دور زمین هیچوقت اینقدر آسون نبوده!

منبع: خبرگزاری مهر
انتشار: 6 مهر 1400 بروزرسانی: 6 مهر 1400 گردآورنده: yazdblog.ir شناسه مطلب: 1025

به "دنیا پس از کرونا نیازمند تغییرات بنیادین و اساسی است" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "دنیا پس از کرونا نیازمند تغییرات بنیادین و اساسی است"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید