شاگرد نیما به استاد پیوست
به گزارش یزد بلاگ، پیکر بهمن صالحی شاعر نامی گیلان صبح امروز چهارشنبه ششم آذر با مشایعت و قدرشناسی جمعی از ادیبان، هنرمندان، مدیران و دوستداران فرهنگ این سرزمین در قطعه هنرمندان تازه آباد رشت به خاک سپرده شد.
به گزارش خبرنگاران به نقل از ایرنا، سیدضیاءالدین شفیعی، ادیب پیشکسوت و از همراهان زنده یاد صالحی در حاشیه آئین تشییع پیکر زنده یاد استاد بهمن صالحی با دریغ و افسوس اعلام کرد: استاد بهمن صالحی شاعری پیشرو بود، که پنج دهه در ادبیات حضور موثر داشت و کارنامه روشنی از خود بجای گذاشت و سخن گفتن از ایشان و چرایی غفلت اهل ادبیات از این شخصیت سترگ را می بایست در شرایط بهتر مورد آنالیز قرار داد.
وی گفت: فرصت دقیق تری می طلبد تا در خور کوشش های این مرد بزرگ که بطور مستقیم محضر نیمایوشیج را درک کرد، سخن گفت.
وی می افزاید: گیلان زمین همواره یکی از جدی ترین کانون های شعر در پهنه ادبیات فارسی بوده است و تقریبا هیچ گرایش، نحله و سمت و سوی شاخص و مهمی در ادبیات فارسی شکل نگرفته که نماینده نامداری از این سرزمین نداشته باشد؛ در شعر پس از نیما نیز چه در غزل نو، و چه در نیمایی و سپید و چه در شعر مدرن موجودیت این مرکزیت بسیار جدی ست و یکی از نام های درخشان و پرکار این روزگار که می توان از او در چند افق از شعر، آثار یگانه و شاخصی به میان آورد زنده یاد بهمن صالحی است.
مدیرکل فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان نیز در پی درگذشت بهمن صالحی شاعر بلندآوازه گیلانی، طی پیغامی ضمن اعلام همدردی با بازماندگان آن مرحوم، درگذشت این شاعرِ عاشقِ خونین جگر را به اهالی فرهنگ و هنر استان تسلیت گفت.
در پیغام فیروز فاضلی چنین آمده است: بار دیگر گلچین روزگار، یکی از گل های بوستان فرهنگ و هنر غنی این سرزمین را برچید و بلبلان و شیفتگان این باغ را در غمی بزرگ وا نهاد؛ درگذشت استاد بهمن صالحی، ضایعه ای است که اصحاب فرهنگ و هنر گیلان را به سوگ نشاند.
بی تردید این شاعرِ عاشقِ خونین جگر (به گفته صالحی در غزل بود و گذشت) یکی از مفاخر و چهره های فرهنگی و هنری برجسته استان بود که آثار وی برای همواره در یادها خواهد ماند.
حسن نوغانچی صالح معروف به بهمن صالحی سال 1316 در شهر رشت به جهان آمد؛ تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در زادگاه خود به سرانجام رساند. وی کارمند کتابخانه ملی رشت و بازنشسته فرهنگ و ارشاد اسلامی گیلان بود و نخستین فعالیت های ادبی خود را از سال 1333 با چاپ آثار نظم و نثر در مجلات فردوسی، سپید و سیاه و امید ایران شروع کرد.
صالحی در شروع بیشتر به قالب غزل می پرداخت اما پس از آشنایی با نیما یوشیج و شناختن مکتب فکری او به سرودن شعر نو روی آورد و در سال 1345 نخستین مجموعه اشعارش را به نام افق سیاهتر که در سبک نیمایی بود و یادگار این دوره از کار اوست منتشر کرد.
وی در 31 سالگی مردی از گیلان را سرود که بعضی آن را یک اتفاق در شعر دهه چهل عنوان می نمایند. تولد دوباره شعر صالحی با پیروزی انقلاب اسلامی، اتفاقی فرخنده بود که در چارچوب غزل و غزلواره نمود بیشتری یافت تا در شعر نیمایی.
صالحی که تمایل شعری اش بیشتر به حوزه شعر کلاسیک یا رویکرد کلاسیک به شعر نو بود، پس از پیروزی انقلاب اسلامی و وقوع جنگ تحمیلی، با روینمودهای آیینی آمیخته شد و وجه شاعرانه غالب بر آثارش، از وی سیمایی ارائه کرد که در روزگار جنگ به عنوان شاعر تصویرگر مقاومت در یادها ماند. شعر دوباره اصغر که شاعر برای کودک شیرخواره ای که در اندیمشک به شهادت رسید، سرود و همچنین سروده بانوی آب در منقبت زهرای اطهر(س) نمونه ای ارزشمند از شعر آن سال هاست.
از ویژگی های دیگر اشعار صالحی، برجستگی عاطفه در اشعار جوانی و اندیشه در اشعار متأخر و ارتباط عاطفی و زبانی او با آدم های زمانش است که به خاطر روانی بیان و مناعت اندیشه از همان شروع با سروده هایش در باور شعر دوستان جای گرفت.
اشعار این شاعر معاصر در آئینه مطبوعات کشور بارها مورد نقد و آنالیز قرار گرفته است؛ شرکت در کنگره های ادبی استانی و کشوری و دریافت لوح های تقدیر نشان از موقعیت برجسته وی در عرصه شعر معاصر کشور دارد.
صالحی در تمام قالبهای شعری طبع آزمایی نموده ولی پیشکسوتان وادی شعر و ادب معاصر، وی را با غزل هایش می شناسند. سال 1345 مصادف بود با انتشار اولین مجموعه شعری وی با نام افق سیاه تر. از وی کتاب های متعددی چاپ شده که عمده موضوعات آن ها اجتماعی، مذهبی، دینی، دفاع مقدس و یادکرد بزرگان گیلان و عشق به ایران اسلامی است. بیان احساسات و عواطف شخصی در مدح اهل بیت(ع) و شخصیت های فرهیخته جامعه از وی چهره ای ممتاز در عرصه ادبیات انقلاب اسلامی ارائه نموده است.
مردی از گیلان، باد سرد شمال، سلام بر مرگ، کسوف طولانی، نخل سرخ، گزیده ادبیات معاصر، افق سیاه تر، زخم های زیبای عشق، در حوالی عطش، باغ کاغذی، زمزمه های جمعه، همسفر با کلمات، میراث عاشقان، تاریخ تغزل، بانوی آب و سمبولیسم عرفانی حافظ از جمله کتاب های منتشر شده این شاعر گیلانی است.
مردی از گیلان که همراه باد سرد شمال، همسفر کلمات شد و با زخم های زیبای عشق به مرگ سلام کرد. شاعری که آمد تا برای ایران از گیله مردان و گیله زنان بگوید:
من آمدم که بگویم
که در کنارۀ مرداب های بی مهتاب
فقط صدای وزغ ها نمی رسد در گوش
و ارتفاع تفکر
به قدر کلبۀ خاموش مرد دهقان نیست
من آمدم که بگویم
به زیر وسعت این سوگوار بی تسکین
همواره باران نیست
که دانه های مردد را
توان رویش می بخشد
من آمدم که بگویم صدای من
صدای ضجۀ مرغان جنگل است، اما
به آن حقارت و کوتاهی
که دشتبان محل فکر می کند، نیست.
بهمن صالحی رفت اما میراثی ماندگار به بلندای شعر، ادب و اخلاق برایمان بر جای نهاد؛ بدان امید که میراث دارش باشیم.
منبع: همشهری آنلاینمجله زیتوا: مجله زیتوا | مجله خبری ایران و جهان پیرامون
banima.ir: قدرت گرفته از سیستم مدیریت محتوای بانیما