درباره کتابی که اگر نخواندید، عمرتان بر فناست!!

به گزارش یزد بلاگ، نوشتار زیر یادداشتی است درباره یکی از مهمترین کتابهایی که برای مطالعه در این روزهای سودا زده می توان پیشنهاد کرد.

درباره کتابی که اگر نخواندید، عمرتان بر فناست!!

خبرنگاران- یاسر هدایتی: مولانای جان در دفتر اول مثنوی شریف، بر سبیل سبکش در میانه داستانی بلند، داستانکی دارد درباره یک نحودان (استاد دستور زبان) و کشتیبانی(ملاح) که از قضای روزگار هم مسیرند. یعنی استاد در کشتی ای نشسته است که کشتیبان مسئول راندن و یه مقصد رساندنش است .

استاد هنوز در کشتی ننشسته و جاگیر نشده برای یادآوری عظمت شان خود رو به مرد کشتیبان نموده و گفت آیا از دستور زبان چیزی بلدی ؟ این پرسش که بیشتر نوعی استفهام انکاری از جانب استاد پر نخوت بود با پاسخ نه آن کشتیبان همراه شد.

این چنین زمینه تفاخر برای استاد فراهم شده، متکبرانه به ملاح گفت نصف عمرت را بر فنا شده و هدر رفته بدان که دستور زبان نمی دانی.

این پاسخ البته کشتیبان را دلشکسته کرد اما دم برنیاورد و به رسم دلشکستگان خاموش از جواب شد. وقتی دیگر اما صحنه ای دیگر خلق شد و باد و گرداب دامن کشتی را گرفتند آن قدر که بیم هلاک و هراس به جان ساکنان کشتی افتاد و آن همان صحنه ای بود که کشتیبان لازم داشت تا با صدای بلند به آن استاد مغرور بگوید که استاد آیا شنا کردن بلدی و استاد هم با لحنی پر از مهربانی مزورانه ای گفتنه . و جانم به پاسخ رندانه آن کشتیبان که:

گفت کل عمرت ای نحوی فناست

زانک کشتی غرق این گردابهاست

محو می باید نه نحو اینجا بدان

گر تو محوی بی خطر در آب ران

تفسیر عرفانی این فراز حضرت خداوندگار مجالی دیگر می خواهد فقط در تبارشناسی این داستانک به کلمه کوتاه و به معنی بلند باید بگویم در لطایف مولانا عبید زاکانی نیز به نثر آمده است.

اما این مقدمه مطایبه آمیز در پیشانی این نوشتار برای مبالغه در تشویق و تحریص به خواندن کتابی است که به گمانم این روزها بیشتر از هر وقت دیگر به کارمان می آید. آن هم در مقایسه با انبوه پیشنهادات برای مطالعه که از قضا بسیاری از اوقات فقط ما را مانند آن استاد نحوی داستانک مولانا مغرور و متوهم دانندگی می نماید. چیزهایی که می دانیم، اما دانستن مان عملا در گرداب های زندگی دردی را از ما دوا نمی نماید. و حتی این خطر را نیز برای ما دارد که دچار جهل مرکب نیز شویم . شرح این که جهل مرکب در مقابل جهل بسیط به نادانی ای گفته می گردد که فرد از نادانی خویش مطلع نیست . بعضی جهل مرکب را همان حمق معرفی می نمایند . و احمق کسی است که نمی داند و به ندانستن اش نامطلع است.

شاید با این شرح تفسیر علم لاینفع نیز برای ما دیگرگون گردد و فهم دیگری از تعبیر دینی و روایی علم لاینفع پیدا کنیم . دانشی که سودی نمی رساند! و مگر دانش باید سودی برساند واگر آری، به چه کسی و چه وقت باید برساند؟کجاست که به تعبیر مولانای جانمحو می باید نه نحو اینجا بدان.

پاسخ من در تاویل این بیت مولانا گردابهایی است که در پرسش از معنا و فلسفه زندگیمان دچار می شویم

جهل مرکب وقتی است که بسیار می دانیم از بسیاری چیزها که به تعبیر فیلسوف معاصر مصطفی ملکیان با حکمتبه من چه می توانستیم بسیاری شان را ندانیم و آب از آب تکان نمی خورد. و این همان نحوی است، که استاد مغرور گمان می کرد ندانستنش یعنی نیم عمر ما به هدر رفته . در مقابل اما شنا کردن همان دانایی دارایی طوری است که در کل زندگی مان به کارمان می آید. به ویژه در هنگامه گردابها که گفت گر تو محوی بی خطر در آب ران

از پس این مقدمه طولانی است که می خواهم درباره اهمیت خواندن کتاب A guide to the good life - the ancient art of Stoic joy از دکتر ویلیام اروین انتشارات آکسفورد و معرفی این کتاب بسیار ارزشمند که از مصادیق علم نافع است بنویسم. این کتاب دو ترجمه به زبان فارسی دارد . یکی از نشر ققنوس توسط محمد یوسفی و ترجمه ای که مورد توجه این نوشتار است با عنوان فلسفه ای برای زندگی، ترجمه دکتر محمود مقدسی جلد سیزدهم از مجموعه تجربه و هنر زندگی نشر گمان است.

William B. Irvine نویسنده کتاب صفحه ویکیپدیایی به انگلیسی ندارد و در نتیجه خوانندگان فارسی زبان هیچ آشنایی با مولف این کتاب ندارند. از این رو ترجیح می دهم با مراجعه به سایت این استاد فسفه آمریکایی شناخت نامه ای اجاقتصادی از او به دست دهم. در سایت شخصی اروین در صفحه بیوگرافی اش او بی آنکه اشاره ای به سالروز زاده شدنش داشته باشد خود را پسر یک مهندس عمران معرفی می نماید که بیشتر دوران نوجوانی اش را در شهرهای معدنی نوادا و مونتانا سپری نموده و البته به مقتضای شغل پدر هر 12تا 18 ماه را در جایی زندگی نموده اند.

اروین دارای لیسانس ریاضیات و فلسفه از دانشگاه میشیگان و کارشناسی ارشد و دکترای فلسفه از UCLA است.

در حوزه دانشگاهی او خود را یک academic gypsy معرفی می نماید.کولی دانشگاهی که دانشگاه های مختلفی را برای تدریس تجربه نموده و آنطور که در سایتش نوشته از سال 1983 در دانشگاه ایالتی رایت در دیتون ، اوهایو تدریس می نماید.

دکتر ویلیام اروین علاقه های پژوهشی خودش را در ابتدا مانند همه فیلسوفان pure philosophy معرفی می نماید و البته بعد از انتشار نخستین کتابش با عنوان Russells Construction of Space from Perspectives دیگر علاقه خود را به فلسفه ناب از دست داده و به سراغ حوزه های بین رشته ای مشترک با فلسفه رفته است .این استاد فلسفه در شرح رشد فکری اش نوشته است؛ بعد از انتشار این کتاب به موضوعاتی علاقمند شده که در مرز فلسفه و چیز دیگری واقع شده است.

او علاقه خود را این گونه توصیف نموده: من به روشی فلسفی به چیزهایی نگاه می کنم که فلاسفه به آن نگاه نمی نمایند

برای شرح این علایق دکتر اروین ، به تنوع موضوع کتابهای او که به زبان های مختلف جهان از جمله ژاپنی،چینی ،کره ای و اسپانیایی ترجمه شده، اشاره ای می کنم.

دو کتاب اول دکتر اروین در خصوص جنبه های اخلاقی و سیاسی فرزندپروری است.

کتابی در خصوص میل On Desire که از منظرهای فلسفی، علمی و مذهبی به موضوع میل می پردازد.

چالش رواقی گری و راهنمای زندگی خوب از مشهورترین کتابهای دکتر اروین در حوزه رواقی گری است.

A Slap in the Face سیلی بر صورت، کتاب دیگر وی است . در این کتاب توصیه هایی که فیلسوفان ، روانشناسان و رواقیون در خصوص چگونگی کم کردن هیجانات منفی در هنگام مواجهه با توهین و تحقیرگفته اند، آنالیز شده.

دکتر اروین که یک قایقران حرفه ای است کتابی در این باره نیز منتشر نموده ضمن اینکه به توصیف خودش مقالات بسیاری در باب مباحث اخلاقی مربوط به امور اقتصادی نوشته است .

کتابفلسفه ای برای زندگی با عنوان فرعی رواقی زیستن در جهانی امروز در واقع نتیجه یک پژوهش بیرونی و از پس آن سلوکی درونی برای یافتن فلسفه زندگی بوده است .اتفاقی که در دهه پنجم زندگی نویسنده ، او را واداشته تا علی رغم این که سالها در حوزه فلسفه تحصیل و تدریس نموده و به حوزه فلسفه رواقی نه تمایلی داشته و نه مطلعی به سامانی، به سراغ متون فیلسوفان رواقی برود.

اروین با صداقتی تحسین برانگیز در مقدمه کتابش و شرح چرایی تالیف آن اعتراف می نماید تا دهه پنجم زندگی اش به طور کلی اصلا ضرورتی برای یافتن فلسفه زندگی نمی دیده و همان فلسفه ای را برای زندگی اش مفروض گرفته و به آن رضایت داشته که اغلب مردم پیشاپیش آن را برای خود فرض می پندارند. گذراندن روزها در جست و جوی آمیزه ای از ثروت، موقعیت اجتماعی، و لذت.

اما دست به دست هم دادن اتفاقاتی چند که از قضا همه به نوعی به چند کتاب مهم ختم می شوند باعث شد تا اروین تبدیل به فیلسوفی گردد که در پی فلسفه ای برای زیستن با آثار فیلسوفان رواقی آشنا گردد و در پی این آشنایی چنان دلسپرده گردد که بخواهد با بازسازی نظام فکری و پیشنهادات عملی فیلسوفان رواقی برای انسان معاصر کتابی ارزشمند بنویسد که شهرتی جهانی و در خور کسب کند .

کتاب اروین جدای از این هدف در برطرف سوءتفاهم هایی که از فلسفه رواقی در میان حتی فلسفه خوانان و فلسفه دانان رواج داشته نیز پیروز بوده است. اما آنچه پیش از همه این کتاب را قرین پیروزیت نموده است مخاطب شناسی این استاد فلسفه در نوشتن و تقریر مطالب است . او چنان که در مقدمه کتاب هم به آن اذعان داشته مخاطب اصلی خود را افراد عادی ای می داند که دل نگران هدر رفتن عمر و زندگیشان هستند،کسانی که پی برده اند فلسفه منسجمی برای زندگیشان ندارندو به همین دلیل در زندگی روزانه شان دچار استیصال و روزمرگی شده اندو حتی کسانی که با وجود داشتن فلسفه ای برای زندگیشان به درستی این فلسفه مطمئن نیستند. شاید از این پاراگراف بتوانید نتیجه بگیرید تیتر این یادداشت از سر ذوق زدگی و گزافه گویی نیست که مگر با ارزشمندتر از زندگی چیزی هست؟ آری! همین فرصت اکنونی پرنده را می گویم.

به باور من صداقت ناشی از روحیه فیلسوفانه اروین در تحلیل و ارائه پژوهشش یکی از اصلی ترین ارکان توفیق این کتاب است . او در بعضی از بزنگاه های کتاب ضمن دفاع از بازسازی نظام نظری- عملی رواقی برای به دست دادن یک فلسفه منسجم برای زندگی و خوب زیستن در عین حال مخاطب را مخیر رد و قبول حرف هایش می داند. بی ادعای اینکه من درست ترین حرف ممکن را می زنم و این همان اخلاق کم نظیر فیلسوفانه است که حتی در میان فیلسوفان نیز کم پیداست.

کتاب فلسفه ای برای زندگی در چهار بخش تنظیم شده است . در بخش اول نویسنده کتاب با توجه دادن به اینکه یک شاخه مهجور از فلسفه در سده ها اصولا وظیفه خود را به پرداختن به زندگی و چگونه زیستن می دانست، خواستگاه اصلی مباحث این کتاب و خود رواقی گری را معرفی می نماید. بخش نخست با عنوان ظهور رواقی گری با توصیف مکتب رواقی رومی در مقابل رواقیون یونانی سرانجام می پذیرد.

بخش دوم و سوم کتاب با عنوان های راهکارهای روانشناختی رواقی و توصیه های رواقی مهم ترین بخش های کتاب هستند که سه چهارم حجم کتاب را نیز در برگرفته اند. در بخش دوم اروین ضمن شرح فنی و مبسوط تکنیک های روانشناختی رواقیون برای کاهش احساسات منفی ناتوان نماینده وارد بخش سوم می گردد. در بخش سوم او توصیه های فیلسوفان رواقی رومی مانند سنکا، اپیکتتوس،مارکوس اورلیوس و موسونیوس را درباره نکات مهم زندگی و رواقی زیستن مطرح می نماید و شرح می دهد.

وظیفه ، توهین، روابط اجتماعی،اندوه و ماتم،خشم،ارزشهای شخصی،شهرت طلبی، زندگی پرزرق و برق ، پیری و مردن از جمله موضوعات مطرح شده در این بخش است .

رواقی زیستن در زندگی مدرن عنوان بخش چهارم و پایانی کتاب است که در بخش پایانی آن نویسنده با آینه نهادن در برابر زندگی خویش چگونگی سلوک درونی اش را از پی این پژوهش فلسفی برای مخاطب با بیانی صمیمی و صادقانه بازگو می نماید. از تجربه در خانه سالمندان بودن مادر تا چالش هایش با همکاران دانشگاهی اش و تجربه رواقی زیستن و چگونگی کاربست پیشنهادات عملی فیلسوفان رواقی در کتابش. که گفت دوصد گفته چون نیم کردار نیست .

خواندن کتاب خوب است . در این موضوع هیچ آدم عاقلی شبهه ای ندارد. اما آیا ارزش کتاب هایی که می خوانیم با هم برابرند، یا اصولا هر کتابی ارزش خواندن دارد ؟

این را هم هر ادم کتابخوانی قبول دارد.

منبع: همشهری آنلاین
انتشار: 21 خرداد 1399 بروزرسانی: 6 مهر 1399 گردآورنده: yazdblog.ir شناسه مطلب: 1038

به "درباره کتابی که اگر نخواندید، عمرتان بر فناست!!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "درباره کتابی که اگر نخواندید، عمرتان بر فناست!!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید